در این مقاله بخوانید
بررسی تاریخچه شطرنج در قرن های مختلف از ابتدا قرن نوزدهم تا دوران معاصر و پیدایش تئوری شطرنج در کشورهای مختلف و معرفی قهرمانان شطرنج در هر دوره. ما در این مقاله تمامی این موارد را برای شما توضیح داده ایم. همچنین می توانید برای فراگیری این هنر از دوره آموزش جامع شطرنج استفاده نمایید.
مقدمه
تاریخچه شطرنج، طولانی و باستانی است. این بازی نسبت به نسخههای اولیه خود در هند بسیار تغییر کرده است. شطرنج مدرنی که امروزه بازی میشود تا قرن شانزدهم شناخته شده نبود. هیچ ساعتی در این بازی وجود نداشت و مهرههای شطرنج تا قرن نوزدهم استاندارد نشده بودند. عنوان رسمی قهرمانی جهان در اواخر قرن نوزدهم، اندکی پس از برگزاری اولین تورنمنتهای بزرگ و توسعه کامل سبکهای مختلف این بازی، به وجود آمد. تا اوایل یا حتی اواسط قرن بیستم این بازی به طور کامل تکامل نیافته بود. موتورهای کامپیوتری و پایگاههای داده تا اواخر قرن بیستم وارد موضوع شطرنج نشده بودند.
آنطوری که از تاریخچه شطرنج برمیآید این بازی از بازی هندی چاتورانگا قبل از قرن ششم میلادی شروع شده است. این بازی در طول قرنهای بعدی در سراسر آسیا و اروپا گسترش یافت و در نهایت در قرن شانزدهم به چیزی که ما امروزه به عنوان شطرنج میشناسیم تبدیل شد. یکی از اولین استادان این بازی یک کشیش اسپانیایی به نام روی لوپز بود. اگرچه او سبکی را به نام خود اختراع نکرد، اما کتابی را در سال 1561 منتشر کرد و شطرنج را تجزیه و تحلیل کرد. در آن زمان تئوری شطرنج خیلی ابتدایی بود.
بررسی تاریخچه توسعه شطرنج
توسعه شطرنج در قرن نوزدهم
بررسی تاریخچه شطرنج باید بیشتر روی قرن نوزدهم به بعد تمرکز کنیم چرا که تئوری شطرنج تا اواسط قرن 18 با سرعت حلزونی رشد کرد. در سال 1749، استاد فرانسوی فرانسوا آندره فیلیدور با کتاب خود با عنوان تحلیل شطرنج وارد صحنه شد. در این کتاب برخی از ایدههای او برای نحوه شطرنج بازی کردن مطرح شده است (از جمله دفاعی که هنوز نام او را دارد و با نام دفاع فیلیدور در بازیهای پایانی راک و سرباز استفاده میشود، تکنیکی که هنوز هم استفاده میشود.) جمله معروف فیلیدور مبنی بر اینکه «سربازها روح شطرنج هستند» اولین بار در این کتاب به دنیا معرفی شد.
شطرنج به طور پیوسته در سرتاسر جهان محبوبیت پیدا کرد و در اواسط قرن نوزدهم استانداردسازی مجموعههای شطرنج اتفاق افتاد و نقطه عطفی در تاریخچه شطرنج شد. قبل از دهه 1850، ستهای شطرنج در جاهای مختلف دنیا یکنواخت نبودند. در سال 1849، جاکوس که یک فرد انگلیسی و تولید کننده بازی و اسباب بازی بود، سبک جدیدی از مهرههای شطرنج را معرفی کرد.
همین مهرهها توسط هوارد استونتون، قوی ترین بازیکن زمان خود تأیید شد. این سبک جدید مهرهها، که به الگوی Staunton معروف است، فوراً محبوب شد و در مسابقات و باشگاههای سراسر جهان مورد استفاده قرار گرفت.
در قرن نوزدهم پای ساعتهای شطرنج هم به رقابتهای شطرنج وارد شد. قبل از اینکه ساعت شطرنج عادی شود، یک بازی میتوانست تا 14 ساعت طول بکشد. با استانداردسازی ستهای شطرنج و معرفی ساعتهای شطرنج، مسابقات مدرن شطرنج برگزار شدند. شطرنج، در طول قرن هجدهم به شدت در حال توسعه بود.
معروفترین بازیهای این دوره زمانی، بازیهای تهاجمی بودند و ایدههای دفاعی هنوز عمومیت نیافته بودند. در واقع بازی شطرنج به نحوی بود که اگر بازیکنی مهرههای خود را در راست و چپ فدا نمیکرد و سعی میکرد حریف خود را با فکر و ایده مات کند، از نظر تماشاگران، این یک بازی سرگرم کننده نبود!
در این دوران رواج بازیهای تهاجمی بود که پل مورفی بازیکن آمریکایی وارد صحنه شد. مورفی تجسم تمام این ایدههای تهاجمی بود. در طول تور اروپا، مورفی همه بازیکنان بزرگ جهان را به جز هوارد استونتون (که دوران اوج خود را پشت سر گذاشته بود و چالش مورفی را قبول نکرد) با قدرت شکست داد. مورفی آدولف اندرسن، لوئیس پاولسن، دانیلهارویتز و تعداد زیادی از استادان دیگر را مقهور قدرت خود کرد. بازی معروف “اپراهاوس” بین مورفی و دوک برانسویک و یک کنت فرانسوی در سال 1858، انجام شد و یکی از بهترین بازیهای تاریخچه شطرنج به حساب میآید.
تسلط شوروی در قرن بیستم
از سال 1927 تا 2006، بازیکنان اتحاد جماهیر شوروی و بعد هم بازیکنان روسیه همیشه عنوان قهرمانی جهان را به دست آوردند به جز دو استثنا. آلخین، میخائیل بوتوینیک، واسیلی اسمیسلوف، میخائیل تال، تیگران پطروسیان، بوریس اسپاسکی، آناتولی کارپوف، گری کاسپاروف و ولادیمیر کرامنیک قهرمانان جهان و غولهای شطرنج بودند که این عنوان را در قرن بیستم و اوایل قرن بیست و یکم نصیب کشور خود کردند. سبک اسطورههای شطرنج فوق الذکر تفاوت اندکی با هم داشت. کارپوف، پطروسیان، اسمیسلوف و کرامنیک از سبک موقعیت استفاده میکردند. تال از سبک هجومی بسیار وحشیانه بهره میبرد و آلخین، بوتوینیک و کاسپاروف خلاقیت خاصی داشتند.
پس از آلخین، میخائیل بوتوینیک با قهرمانی در مسابقات جهانی 1948 قهرمان بعدی جهان شد. این رویداد قابل توجه بود زیرا اولا برای اولین بار بود که فیده بر مسابقات قهرمانی جهان نظارت میکرد (کاری که هنوز هم انجام میدهد)، ثانیا اولین بار بود که قهرمان جهان با یک تورنمنت تعیین نمیشد.
بوتوینیک از سال 1948 تا 1963 عنوان قهرمان جهان را داشت (به استثنای دو سال). بوتوینیک به دلیل تواناییهای پویای خود شناخته شده بود و میتوانست تقریباً مانند یک آفتاب پرست بسته به اینکه حریفش چه کسی بود، سبک خود را تغییر دهد.
بوتوینیک در سال 1957 این عنوان را با شکست از واسیلی اسمیسلوف از دست داد، اما طبق قوانین آن زمان بوتوینیک توانست در سال بعد یک مسابقه مجدد با اسمیسلوف بدهد. در مسابقه مجدد سال 1958، بوتوینیک اسمیسلوف را شکست داد و عنوان قهرمانی را به دست آورد. در سال 1960، بوتوینیک این عنوان را با شکست از میخائیل تال از دست داد. با این حال، در سال 1961 بوتوینیک در بازی برگشت مقابل تال پیروز شد. تا اینکه در سال 1963 و زمانی که بوتوینیک در مسابقهای به تیگران پطروسیان باخت، دیگر نتوانست خواستار مسابقه مجدد در سال بعد شود، زیرا فیده قوانین را تغییر داده بود.
بوتوینیک پس از سلطنت طولانی خود به عنوان قهرمان جهان، شاید به بهترین مربی شطرنج تمام دوران تاریخچه شطرنج بود. او سه قهرمان جهان آینده (کارپوف، کاسپاروف و کرامنیک) را تربیت کرد، شاهکاری که هیچ کس دیگری نمیتواند آن را تکرار کند. او همچنین یک دانشمند کامپیوتر بود و به عنوان یکی از پدران شطرنج کامپیوتر شناخته میشود.
قهرمانی بازیکنان شطرنج در قرن بیستم
تیگران پطروسیان پس از شکست دادن بوتوینیک در سال 1963 نهمین قهرمان جهان شد. پطروسیان با شکست دادن بوریس اسپاسکی در سال 1966 از عنوان خود دفاع کرد. سه سال بعد، اسپاسکی دوباره در همه مسابقات پیروز شد و برای دومین بار در سال 1969 با پتروسیان برای عنوان قهرمانی روبرو شد. اسپاسکی در مسابقه 1969 پتروسیان را شکست داد و دهمین قهرمان جهان شد. اسپاسکی این عنوان را به مدت سه سال حفظ کرد، قبل از اینکه مسابقه معروف را به بابی فیشر ببازد.
بابی فیشر آمریکایی یکی از مرموزترین چهرههای شطرنج تمام دوران بود و تنها بازیکنی بود که توانست دیوار شطرنج شوروی را در نیمه دوم قرن بیستم بشکند. از سال 1970 تا 1972، هیچ کس روی زمین نبوده که بتواند او را متوقف کند. در سال 1971، او مارک تایمانوف را له کرد چرا که 6 بازی پشت سر هم را از تایمانوف برد. سپس چند ماه بعد دوباره همین کار را با بنت لارسن انجام داد و 6 برد متوالی به ثبت رساند. این دو دستاورد بی سابقه بودند.
در سال 1972، فیشر و اسپاسکی مسابقهای را انجام دادند که تمام جهان را مجذوب خود کرد، حتی افرادی که چیزی از شطرنج نمیدانستند. این نه تنها به عنوان مورد انتظارترین رویداد قهرمانی شطرنج جهان در تمام دوران تلقی میشد، بلکه دارای پیامدهای ژئوپلیتیکی بزرگی نیز بود.
ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی نه تنها در جنگ سرد با یکدیگر میجنگیدند، بلکه برای برتری شطرنج نیز میجنگیدند. فیشر بازی اول را با یک اشتباه ابتدایی بسیار عجیب در پایان بازی باخت.
او سپس به دلیل مشکلاتی که در سالن بازی متوجه شد از انجام بازی دوم خودداری کرد. اسپاسکی بازی را با برتری 2-0 آغاز کرد و فیشر را در یک وضعیت بد قرار داد. این مسابقه بهترین بازی در بین 24 بازی بود و فیشر یکی از بهترین کامبکهای تمام دوران را رقم زد و با نتیجه 12.5 بر 8.5 پیروز شد. بازیهای معروف زیادی بین این دو نابغه وجود دارد، اما بازی ششم برجسته است.
متأسفانه فیشر سه سال بعد از شرکت در مسابقات و دفاع از عنوان خود امتناع کرد. به دلیل خواستههای به ظاهر مضحک فیشر که فیده نتوانست آن را برآورده کند، او مجبور شد عنوان قهرمانی جهان را کنار بگذارد. فیشر از دنیای شطرنج ناپدید شد تا اینکه در سال 1992 دوباره ظاهر شد و با رقیب قدیمی خود، بوریس اسپاسکی، مسابقه داد. پس از پیروزی در آن مسابقه، فیشر دوباره از صحنه شطرنج ناپدید شد. کارهای فیشر به قدری عجیب بود که بیش از هر قهرمان جهان دیگری، علامت سوال را پشت سر خود گذاشت.
تاریخچه شطرنج در دوران معاصر
آناتولی کارپوف در سال 1975 دوازدهمین قهرمان جهان شد. او به خاطر سبک و تکنیک فوق العادهاش شناخته شده است. ویشواناتان آناند، قهرمان سابق جهان اظهار داشت که “کارپوف چندان به برنامه خود علاقهای ندارد، اما برنامه حریف را خنثی میکند. کارپوف به مدت ده سال به عنوان قهرمان جهان بر دنیای شطرنج سلطنت کرد و تا حدود سال 1997 در بالاترین سطح شطرنج بسیار فعال بود.
بعدها در دوران حرفهای او چندین کتاب به نام او منتشر شد و او در سیاست روسیه هم فعالیت زیادی کرد. تسلط کارپوف در دهههای 1970 و 1980 تا زمان ظهور یک افسانه روسی دیگر، گری کاسپاروف، از بین نرفت. در سال 1984، اولین مسابقه از پنج دور مسابقه قهرمانی جهان بین کارپوف کاسپاروف برگزار شد.
این دو اسطوره شطرنج در مجموع 144 بازی برای عنوان قهرمانی جهان در پنج دور مسابقه ذکر شده قبلی انجام دادند. از این 144 بازی، 104 بازی مساوی شد و کاسپاروف 21 بازی را برد و کارپوف هم در 19 بازی برنده شد. کاسپاروف این عنوان قهرمانی جهان را به مدت 15 سال نگه داشت، دومین سلطنت بدون وقفه پس از 27 سال سلطنت لاسکر. تئوری شطرنج بین اوایل قرن بیستم (سلطنت لاسکر) تا اواخر قرن بیستم پیشرفت زیادی کرده بود.
با توجه به تکامل تئوری شطرنج، کاسپاروف نه تنها در سطح جهانی تعداد رقیبان بیشتری داشت، بلکه در مقایسه با لاسکر، رقیبان بسیار قوی تری داشت. کاسپاروف همیشه یک سر و گردن بالاتر از همه رقابتها بود تا اینکه در سال 2000 توسط ولادیمیر کرامنیک از سلطنت بر شطرنج جهان خلع شد و شکست خورد. او تا سال 2005 بالاترین امتیاز را در جهان حفظ کرد.
پیشنهاد می کنیم برای مطالعه بیشتر از سایر مقالات شطرنج 118فایل نیز دیدن فرمایید.